مربی

برای کسانی که تربیت می کنند
مربی

برای کسانی که تربیت می کنند:
پدر
مادر
مبلغ
مداح
معلم
مربی
استاد
روحانی
سرگروه
سخنران
فعال فرهنگی
و...

کانال تلگرام مربی

سؤال: سلام خسته نباشید میخواستم بدونم من چگونه رفتاری باید بابرادرانم داشته باشم؟

جواب: سلام علیکم

امام رضا علیه السلام:ﺍﻟْﺄَﺥُ ﺍﻟْﺄَﻛْﺒَﺮُ ﺑِﻤَﻨْﺰِﻟَﺔِ ﺍﻟْﺄَﺏِ.  

حضرت امام رضا (علیه السّلام) می فرمایند: برادر بزرگ تر، به منزله ی پدر است.

وسایل الشیعه الی تحصیل مسایل الشریعه، ﺟﻠﺪ 20، ﺻﻔﺤﻪ 283، حدیث ۲۵۶۳۶

در حدیث آمده که برادر بزرگتر به منزله پدر است، آیا این حدیث به این معنی است که خانه با وجود برادر بزرگتر دو پدر دارد؟ قطعا چنین نیست که اگر اینطور شود آن وقت نظم ساختاری خانواده که در اسلام تعریف شده است بهم میخورد و خانه دچار هرج و مرج می شود و ممکن است شیرازه خانواده از هم بپاشد، هر جا که در رأس کار مدیریت واحدی وجود نداشته باشد سنگ روی سنگ بند نمی شود چون کسی نیست که بتواند همه را در کنار هم جمع کند، حتما باید دقت داشت هر عملی که به تضعیف مدیر خانواده یعنی پدر بینجامد اشتباه است، به قول معروف اگر در خانه کس است یک حرف بس است.

مقدمه بالا چیزی از وظایف پدرگونه برادر بزرگتر کم نمیکند. یکی از مهم ترین وظایف پدر نسبت به فرزند تربیت فرزند است، قطعا یکی از وجوه اشتراک پدر و برادر برزگتر نسبت به سایر فرزندان همین بحث تربیت است ولی همانطور که در بالا ذکر شد این موضوع نباید خللی در مدیریت پدر خانواده ایجاد کند،

وظایف برادر بزرگتر نسبت به تربیت سایر فرزندان:

اول: احساس دغدغه قلبی داشتن و بی تفاوت نبودن

دوم: تربیت لسانی

سوم: تربیت عملی

نکات مهم:

شیطان و هوای نفس با بزرگ جلوه دادن سختی های تربیت اعضای خانواده و با زمینه سازی هر چه بیشتر برای حس راحت طلبی ما، سعی در این دارند ما خودمان را نسبت اعضای خانواده معاف ببینیم و اگر هم در خودمان احساس دغدغه نسبت به مباحث فرهنگی داریم نگاهمان معطوف به خارج از خانواده خودمان شود. زیرا با توجه به اینکه خانواده ما از فاصله نزدیک تری با ما آشنا هستند و احتمالا خطاهای ما را بیشتر از سایر افراد لمس کرده اند، پذیرش حرف ما برای اعضای خانواده خودمان شرایط ویژه تری (اگر نگوییم سخت تر) نسبت به دیگر افراد پیدا میکند. در حالی که یکی از توصیه های دینی ما در موضوع رسالت تبلیغ دین این است که نه تنها خانواده خود را فراموش نکنیم بلکه از آنها شروع کنیم:

وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ

و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن

سوره شعرا آیه ۲۱۴

قطعا نزدیکترین خویشاوندان هرکسی خانواده خود اوست، در این آیه توصیه قرآن انذار کردن است، انذار یعنی آگاه کردن از عاقبت یک کار به واسطه «ترساندن».

چند نکته:

اول آنکه ترساندن از عاقب یک کار، فقط در جایی راهبرد تربیتی محسوب میشود که ما بخواهیم در مورد خطاها و گناهان دیگران صحبت کنیم و خطا و گناه دیگران دو وجه می تواند داشته باشد

یک اینکه فاعل خطایی باشند

دو اینکه بواسطه ترک کار صحیح فاعل خطا محسوب شوند

که اگر بخواهیم دو دسته بالا را در سه موضوع احکام و اخلاق و عقاید بررسی کنیم ما باید خانواده را از موارد زیر بترسانیم

در عقاید

نزدیک شدن به تفکرات انحرافی، منظور تفکرات زاویه دار از منظومه فکری اسلام ناب محمدی است

دور شدن از عقاید حقه اسلام ناب محمدی

در احکام

انجام حرام و مکروهات

ترک واجب و مستحبات

در اخلاق

نزدیکی به رذائل اخلاقی

ترک فضایل اخلاقی

در همه دسته های بالا خانواده ما دو حالت میتواند داشته باشد

یک؛ قاصر: نسبت به وظایفشان کوتاهی کرده اند ولی نه به عمد، که عمدتا اطلاق به کسی می شود که نسبت به موضوعی جهل داشته و به خیال خود کارش را صحیح میدانسته، یا به تعبیر بهتر جهل مرکب داشته

دو؛ مقصر: نسبت به وظایفشان کوتاهی کرده اند آن هم به عمد: که عمدتا به دو دسته زیر تقسیم می شوند

یک با علم به اینکه کارشان خطا یا گناه است مرتکب آن کار شده اند

دو با علم به اینکه نسبت به این موضوع جهل دارند و باید با تحقیق بیشتر راه درست را پیدا کنند ولی نسبت به این تحقیق کوتاهی کرده اند و مرتکب خطا یا گناه شده اند

گاهی ممکن است که خانواده شما نسبت به حرام بودن یا واجب بودن مسأله ای اطلاع داشته باشند ولی درک عمیقی نسبت به عمل حرام نداشته باشند و آن درکی را که شما از حرام دارید آنها این درک را نداشته باشند یا اینکه نسبت به حرام بودن یک موضوع آن درکی را که شما دارید آنها نداشته باشند، به طور مثال شما راجع به فحش دادن کلی حدیث و روایت خواندید و حسابی متوجه هستید که فحش دادن چه عواقب دنیوی و اخروی دارد همین احادیث و روایات یکی از عوامل بازدارنده برای شما در مواقع خشم و عصبانیت نسبت به این عمل زشت است ولی ممکن است برادران شما این احادیث و روایات را نشنیده باشند و به همین دلیل نسبت به عواقب دنیوی و اخروی این عمل درک عمیقی نداشته باشند، همین باعث میشود صرفا دانستن این موضوع که فحش دادن حرام است در مواقع خشم و عصبانیت عامل بازدارنده ای برای آنان محسوب نشود، پس ابتدا باید آن درکی را که شما از موضوعات پیرامونتان دارید به آنها منتقل کنید؛

روش انتقال معارف به اعضای خانواده:

اگر خانواده شما مشتاق به شنیدن معارف دینی هستند و شما هم مقبولیت لازم پیش آنها را دارید یعنی به نحوی نیست که اگه به آنها مطلبی بگویید آنها از شما آدرس و نشونه بخواهند، بهتر است خودتان معارف را به آنها بگویید

اگه خانواده شما مشتاق معارف هستند ولی شما مقبولیت لازم را ندارید، شما باید این معارف را از طریق غیر خودتون به آنها برسانید؛یا از طریق شخص سوم، مثل فعالین فرهنگی مساجد و.... یا از طریق ابزارهای انتقال این معارف مانند کتاب و محتوای نرم افزاری مانند سخنرانی های صوتی یا تصویری یا برنامه های مذهبی یا کتاب های الکترونیکی و....

اگر خانواده شما مشتاق معارف نیستند ابتدا باید این اشتیاق را در آنها ایجاد کنید، بهترین راه برای ایجاد این اشتیاق ایجاد محبت الهی در قلب آنان است، که بهترین و سریع ترین راه برای به دست آوردن محبت الهی راه حسین است و بس.

وقتی که خانواده شما مقصر هستند:

اگه با علم به اینکه کارشان خلاف شرع است این کار را انجام میدهند:

یا درک عمیقی از خلاف بودن موضوع ندارند، در این صورت وظیفه شما مانند برخورد با قاصر است

یا اینکه نه درک عیمقی هم از مسأله دارند منتها بنای عمل کردن ندارند، این حالت، حالت غفلت است در این صورت شما باید آنها را بیدار و زنده کنید، در این حالت قلب آنها نسبت به امر و نهی الهی حالت بیخیالی پیدا میکند، هر کس که نسبت به چیزی احساس نداشته باشد، بی تفاوت باشد. نسبت به متعلقات آن چیز از جمله سخنان و امر و نهی هایش هم بی تفاوت می شود، این بی تفاوتی علتش این است که مسائل دیگری آنچنان برای او مهم شده که مسأله امر و نهی های الهی را تحت الشعاع قرار داده، مثلا آنقدر دیدن فلان بازی فوتبال برایش مهم شده که نسبت به نماز اول وقت بی توجه شده، وقتی چیزی برای انسان خیلی مهم شود این یعنی سایر مسائل برایش کمرنگ تر شده، در این صورت باید اهمیت خدا را سر جایش برگردانیم، یکی از بهترین راه ها و شاید بتوان گفت بهترین راه برای اینکه خدا و امر و نهی های او برایمان مهم شود ایجاد محبت الهی در دل است، و سریع ترین و بهترین و مطمئن ترین راه برای رسیدن به محبت الهی راه حسین است و بس، کسی که در سینه اش داغ حسین باشد نمی تواند نسبت به نماز اول وقت بیخیال باشد.

در اخلاق؛ صداقت، شجاعت و ادب خیلی مهمه

اولویت اول ترک گناه است، اولویت دوم انجام واجبات است، بعد از اینها انجام مستحبات و ترک مکروهات در حد توان

ذهنشان را به جای اینکه در گیر جزئیات احکام بکنید درگیر جزئیات اخلاق بکنید

نگران تیپ و ظاهرشون نباشید ولی نگران دوست نابابشان باشید، هیچ چیز مهمتر از این نیست که رفیق ناباب نداشته باشند.

در حلال سخت گیری نکنید ولو کار پسندیده ای هم از دید شما نباشد (حداقل در سال های اول)

نگاه کنید ببین فلانی که مثلا شده رفیق ناباب اینها چه سودی برای برادرانت دارد، تو خودت آن کار رو برای برادرات انحام بده، مثلا فرض کن با اون میرن پارک، تو به جای اون رفیق ناباب با داداشات برو پارک

روش های انذار (ترساندن) خانواده در حالات مختلف:

قواعد کلی:

یک: عموما در خانواده نصیحت عملی بهتر از نصیحت لسانی است: برای انتقال آن مفاهیم و ادراکاتی که ما نسبت به موضوعات پیرامونمان داریم به جای زبان از رفتار استفاده کنیم،

در همین رابطه:

خانم زهرا مصطفوی (دختر امام خمینی): امام، کمتر پیش می‌آید که اهل نصیحت باشند، بیشتر عملشان هست که نشان می دهد چه کاری خوب است و چه کاری بد است و از عکس العمل ایشان ما متوجه می‌شویم چه کاری خیلی قبیح است یا نه. عکس العملشان در رابطه با مسائل مختلف فرق می‌کند. در مسئله محرمات و واجبات خیلی شدید برخورد دارند و در مستحبات کمتر.

برداشتهایی از سیره‌ی امام خمینی، ج 1ص 44

دو: امر به معروف و نهی از منکر در جایی واجب است که احتمال تأثیر گذاشتن وجود داشته باشد، سعی کنید مقبولیتتان نزد اعضای خانواده بالا برود تا تأثیر کلام و رفتارتان روی آنها بیشتر شود و در این مسیر باید صبور باشید و از عجله بپرهیزید سعی کنید با رفتار و کلامتان مقبولیتتان را بالا ببرید و انتظار نداشته باشد فوری مقبولیتتان بالا رود و در نتیجه تأثیر حرف شما روی آنها زیاد شود، بلکه بیاید در این راستا صبر به خرج دهید ممکن است ماه ها و شاید بیشتر زمان ببرد تا جایگاه و مقبولیت شما به حد قابل قبولی در خانواده برسد، برای اینکه مقبولیتتان نزد اعضای خانواده بالا برود راه های زیادی وجود دارد از جمله اینکه:

الف: با آنها طوری رفتار کنید که خودشان دوست دارند: مثلا با کوچکترهای سن پایین بازی کنید، تا میتوانید با کوچکترها بازی کنید، اگر میخواهید کوچکترها حرف های جدی شما رو جدی بگیرند و قبول کنند، شما هم باید بازی های کودکانه آنها را همانطور که خودشان جدی میگیرند شما هم جدی بگیرید و حقیقتا با آنها همبازی شوید، تا زمانی که با کودکی کودکانه بازی نکنید هرگز با شما همراه نمی شوند، کوچکترها دوست دارند بزرگترها برای دنیای کودکانه آنها وقت بگذارند هر بزرگی که این کار را بکنید پادشاه آنها میشود و آنها همه به حرف او می شوند

ب: با هرکس به اندازه عقل او صحبت کنید: چیزی را که درک نمیکند به او نگویید و از او نخواهید: مثلا صحبت راجع به اینکه ما باید در ماه محرم به احترام امام حسین کمتر آب بخوریم برای عامه مردم درکش سنگین است

پیامبر: امرنا معاشر الأنبیاء أن نکلم الناس علی قدر عقولهم.

ما گروه پیامبران دستور داریم که با مردم به تناسب عقلشان صحبت کنیم.

ج: هرگز اعتبارتان را اهرم عمل کردن به حرف هایتان نکنید: مثلا طوری رفتار نکنید که دیگران به خاطر اینکه حرف شما زمین نماند یا به خاطر رودربایستی به حرفتان عمل میکنند

قبل از هدایت عقلی ابتدا قلب را هدایت کنید اول محبت الهی را دل ایجاد کنید بعد عقل را اقناع کنید چون اگر قلب هدایت نشود عقل به جای خداجویی و حق جویی دنبال بهانه تراشی برای نفس میرود پس ابتدا از محبت شروع کنید بعد سراغ استدلال و دلیل و برهان بروید.

اگر نمیتوانید کسی را همراهی کنید حق ندارید امام و پیشرو و مربیش شوید، شما فقط حق دارید تربیت کسانی را به عهده بگیرید که توانایی همراهی با آنان را دارید در غیر این صورت باید در همان مرحله استادی توقف کنید. پس تا زمانی که همبازی کوچکترها نشده اید حق امر و نهی ندارید، چون اینطور کسی امر و نهی را از شما قبول نمیکند

اول باید در دل افراد نفوذ کرد بعد در عقل آنها تا زمانی که جبهه دل را فتح نکرده اید بهتر است سراغ جبهه عقل نروید چون عموما عقل بازیچه قلب است

افکارت را برای برادرانت نگو، فکر کردن را به آنها بیاموز، برای اینکه فکر کردن را به آنها بیاموزی بین آنها بحث و جدل احسن راه بینداز، یک موضوعی را بینداز وسط و بگذار آنها دلیل بیاورند و صحبت کنند و آن حرف را با دلایلشان رد یا تأیید کنند بعد دیگری جواب آن یکی را با استدلال های خودش بدهد تو هم سعی کن در این بحث کردن خیلی وارد صحبت نشوی مگر اینکه مجبور بشوی

هر وقت کاری برای خودت ملکه شد از شدت عمل به آن، آن وقت تأثیر کلامت در آن موضوع بالا میرود بلکه از این بالاتر حتی اگر راجع به این موضوع صحبت هم نکنی دیگران اینکار را از تو یاد میگیرند

اگر دیدی خودشان از عمل زشتشان پشیمان هستند، نیاز نیست مجددا نصیحت کنی، ولی اگه دیدی پشیمان نیستند به فراخور آنچه در بالا در قسمت مقصر گفتم عمل کن

بیشترین تنبیهی که تو حق داری نسبت به برادرانت مرتکب شوی قهر کردن است، آن هم نه طولانی بلکه کوتاه مدت، آن هم قهری که خودشان میدانند چرا با آنها قهر کرده ای، و وقتی دیدی حقیقتا از کارشان پشیمان شده اند سریع برگرد به حالت آشتی، طوری قهر نکن که بگن بابا این حالا حالا ها آشتی نمیکنه و بیخیالت بشن، بلکه بدانند اگر رفتارشان را اصلاح کنند و تکرار نکنند تو با آنها آشتی میکنی

دعا کردن در حق اطرافیانت خیلی تأثیر داره، خصوصا کسانی که عمیقا نسبت به آنها احساس و عاطفه و محبت داری، برایشان زیاد دعا کن

وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى

و خانواده خود را به نماز دستور ده و بر انجام آن شکیبا باش ما از تو روزی نمی‏خواهیم بلکه ما به تو روزی میدهیم و عاقبت نیک برای تقوا است

سوره طه آیه ۱۳۲

در آیه فوق دقت کنید بعد از آنکه میگوید خانواده خود را به نماز دستور ده، اولین توصیه ای که میکند بحث صبر است، البته همیشه ترویج شعائر دینی نیاز به صبر دارد و نیاز نبود در اینجا صبر را توصیه نماید، این یاد آوری دوباره صبر نشان از آن دارد که در خانواده باید با صبر بیشتری شعائر دینی را تبلیغ کرد

البته برای این سؤال میشد بیشتر بحث رو باز کرد و جواب مفصل تری داد ولی فعلا در همین حد اکتفا می کنم

نظرات (۲)

  • زن مسلمان ایرانی
  • سلام خیلی خوب توضیح دادید. واقعا استفاده کردم . ان شا الله شاهد موفقیت ها و تلاش های بیشتری از شما باشیم ...
    در پناه علی یا علی
    پاسخ:
    علیک السلام
    تشکر
    واقعا عالی بود کل وبتون سلامت باشین و تندرست
    پاسخ:
    تشکر
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">